مهدی جونممهدی جونم، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره

قند عسل مامان و بابا

منتظرم هنوزم که هنوزه

خدایا من اومدم....دلشکسته ترازقبل اومدم...بازهم لایق مادرشدن نشدم اینبارهم انتقالم منفی شد..باکلی امیدروزهاروگذروندم وروز ازمایش که جوابوگرفتم ودیدم منفیه دنیا روی سرم خراب شد...تپش قلبم روبه وضوح حس میکردم..دست وپاهام داغ شد وسرم گیج رفت ... اخه چرا...همه چی که خوب بود...دکترازهمه چی راضی بود...اخه چرا... ... وبازهم این انتظارادامه دارد...اینبارهم نشدکه بشه... خدایاشکرت....خدایاشکرت...خدایاشکرت..میدونم حتمابه صلاحم نبود خداجوونم....خدای مهربونم...زودتراین انتظاربه پایان برسه ..دیگه خسته شدم .بریدم.. روز وشب کارم شده گریه..خدای خوبم این انتظارکی میخوادتموم شه..خودت کمکم کن. ...
30 ارديبهشت 1393
1